طنز/ در قزوین با کروبی چه کردند؟!

طنز/ در قزوین با کروبی چه کردند؟!
خصوصاً در این وقایع اخیر که تاریخ به شدت بینظم شده و این شاعران هستند که میتوانند تاریخ را به رشته نظم درآورند. مثلاً در نهم دیماه که مهدی کروبی به قزوین رفته بود تا تاریخ را بینظم کند؛ یک شاعر غیور قزوینی به سرعت جریان را منظم و منظوم کرد. از طرفی چون شاعر مربوطه دستش خوب گرم کار شده بود، قضیه کشف حجاب و تاریخ انتشار روزنامه «رسالت» را هم یکجا به نظم درآورد که در روزنامه «رسالت» دیروز چاپ شد.
1- به نظر شما شاعر مربوطه قصد داشته آبروی «کروبی» را ببرد، یا رژیم ستمشاهی یا روزنامه رسالت را؟
2- آیا اساساً شاعر مربوطه قصد شوخی داشته یا نه؟
3- سفارش همه رقم شعر پذیرفته میشود: شعر عروسی، شعر عزا، شعر بعلهبرون و ختنهسوران درونمایی سیاسی، فرهنگی، اجتماعی با هم که به صرفهتر هست. یک شعر بخرید و یک عمر حال کنید.
4- اشکال هرچه هست ربطی به شاعر ندارد. اشکال از کروبی است که میان این همه شهر، به قزوین سفر کرده است. اساساً او در قزوین چه کاری داشته که طبع لطیف شاعر را آزرده کرده؟ مرد حسابی! میخواهی بروی سفر، برو به «الیگودرز» که مردمش به تو پشت نکنند. به قول شاعر
قزوین ما به عامل بیگانه پشت کرد
سوی کسی که ضد ولی بود مشت کرد
حالا خوب شد که رفتی آنجا و مردم ضمن آنکه به تو پشت کردند، سویت «مشت» هم کردند؟!
5- آدم برای سفر به هر شهری حتماً باید بداند که مردم آن خطه چکارهاند. طبیعی است که مردمی هنوز آیینه تکثیر میکنند به عامل بیگانه پشت کرده و همزمان به سوی وی مشت کنند.
مردم هنوز آیینه تکثیر میکنند
هر فتنهای که هست به زنجیر میکنند
6- آدم عاقل کسی است که به جایی سفر کند که برایش پاک و امن باشد و بتواند آنجا یک لحظه بنشیند و زندگی کند. خب طبیعی است که در چنین شرایطی کروبی نباید به قزوین سفر میکرد. چرا که به قول شاعر:
جایی برای فتنهگران پاک و امن نیست
نتوان دگر به فتنهگریها نشست و زیست
7- ما که بالاخره نفهمیدیم کی با چی به کجا حمله کرده. فقط میتوانیم به سؤال مهم شاعر پاسخ بدهیم که گاو، گل و ریحان را میخورد و احتمالاً منظور شما هم این بوده که گاو گل و ریحان میخورد ولی گل و ریحان هم به او پشت میکند و ضمن پشت کردن به سوی او مشت هم میکند که البته به لحاظ فیزیکی و آناتومی انصافاً کار مشکلی هم هست
قزوین ما به عامل بیگانه پشت کرد
سوی کسی که ضد ولی بود مشت کرد
چون گاو شاخدار به ما حمله میکند
بنگر که گاو با گل و ریحان چه میکند
8- آیا شاعر مورد نظر گوشه چشمی هم به موضوعات دیگر داشته و احتمالاً سوژه دیگری هم در شعر وی موجود است؟ کسی هنوز نمیداند ولی چندان هم بعید بهنظر نمیرسد. شاید ماده تاریخ افتتاح قصابی یا سبزیفروشی سر کوچه هم در آن باشد. بالاخص با توجه به بیت:
چون گاو شاخدار به ما حمله میکند
بنگر که گاو با گل و ریحان چه میکند؟
9 - با توجه به همین بیت فوق شاید شاعر به تأسی از «فدریکو گارسیا لورکا»، مرثیهای هم برای «ایگناسیو» گاوباز مشهور اسپانیایی گفته باشد. چون تا جایی که من میدانم، کسی در قزوین به «گاوبازی» مشهور نیست!
10 - ضمناً در بیت فوق دو کار خاص در ادبیات صورت گرفته. یکی اشاره به بیمصرفی شاخ گاو و برای غذاخوردنش و دومی قافیه کردن کلمات «چه» و «حمله» که در تاریخ ادبیات بیسابقه است. لذا بدینوسیله از شاعر تشکر مینماییم.
11- شاعر در بخش دیگری از این مثنوی شورانگیز که همانا سه بیت ابتدایی آن است، به تاریخ بلند شدن «فوارههای امت اسلام» و «تیز شدن آتشفشان خلق» اشارهای بیّن و روشن دارد تاریخ بلند شدن آنها را اعلام میکند که این نیز در نوع خود بینظیر است و درخور تحسین.
دیماه را دو واقعه آتشفشانی است
این ماه از دو قله خود آسمانی است
یک نوزده و آن دگری نُه عزیز شد
آتشفشان خلق در این قصه تیز شد
فوارههای امت اسلام شد بلند
دشمن از این دو واقعه افتاد در کمند
12- بجاست که جناب استاد مرتضی امیریاسفندقه (بزرگترین شاعر چند ماه گذشته و دبیر جشنواره شعر فجر) جایزه نوبل امسال شعر فجر را با کلیه متعلقاتش به این شاعر حماسهسرای قزوینی تقدیم کند. انشاءالله.
13- قطعاً این سؤال مطرح است که سرانجام مردم قزوین با کروبی چه کردند و چرا؟ که شاعر این سؤال را هم بیپاسخ نگذاشته است:
جایی برای نخبه نادان نداشتیم
او را به خاک برده و آنجا گذاشتیم!!